مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی کیمیاروان
مشاوره حضوری و تلفنی
مشاوره خانواده، فردی،پیش ازدواج
مشاوره کودک و نوجوان
آموزش مهارت های زندگی ، فرزند پروری؛ همسرداری
مشاوره تخصصی کنکور انتخاب رشته – برنامه ریزی و مشاوره تحصیلی در همه مقاطع
درمان افت تحصیلی و بهره گیری از مشاورین تحصیلی برجسته به عنوان پشتیبان
روش های نوین مطالعه و تقویت حافظه توجه و تمرکز
اجرای آزمونهای هوش پرورش استعداد و خلاقیت
افزایش انگیزه روش های کندخوانی تکنیک مدیریت زمان
محققان دریافتهاند که بازی، تجربههای مختلف حسی، جسمی و شناختی به کودکان میدهد. این تجربهها، ارتباطاتی را در مغز کودک ایجاد و به او کمک میکند تا از نظر جسمی، شناختی، اجتماعی و عاطفی پیشرفت کند. بچهها چندین سبک و روش را برای بازی در نظر دارند. آنها معمولا دوست دارند با شما بازی کنند. اما گاهی اوقات ممکن است ترجیح دهند که خودشان به تنهایی بازی کنند. در این شرایط، آنها در بیشتر موارد فقط از شما میخواهند تا آنها را در خلق بازیهای جدید و ایدههای جالب یاری کنید. گاهی نیز تمایل دارند با کودکان همسن و سال خود مشغول بازی شوند.
بازیها به دو دسته کلی دارای ساختار و بدون ساختار تقسیم میشوند. بازیهای بدون ساختار، بهترین نوع بازی برای کودکان خردسال است. این دسته از بازی، بسته به علاقه و روحیات کودک شما در آن زمان، شکل میگیرد. این بازیها برنامهریزی نشده است و به کودک شما اجازه میدهد تا از تخیل خود استفاده کند.
شما می توانید بخشی از بازی بدون ساختار فرزندتان باشید - یا نه. گاهی اوقات تنها کاری که باید انجام دهید این است که کودک خود را در جهت صحیح قرار دهید - به سمت اسباب بازیهای روی زمین یا به طرف میز با مداد رنگی و کاغذ. بعضی اوقات ممکن است لازم باشد با نشان دادن مسیر بازی، کمی فعالتر باشید.
نمونههایی از بازیهای بدون ساختار:بازیهای خلاقانه به تنهایی یا با دیگران، از جمله بازیهای هنری و موسیقی.بازیهای تخیلی به عنوان مثال، ساخت خانه و کابین با جعبه یا پتو، لباس پوشیدن یا بازی حاضر شدن.کاوش در فضاهای بازی جدید یا مورد علاقه مانند کمد، حیاط خلوت، پارک، زمین بازی و...
بازیهای ساختاری متفاوتند. این بازیها سازمان یافتهتر هستند و در یک زمان مشخص یا در یک فضای مشخص اتفاق میافتند و غالباً توسط بزرگسالان هدایت میشوند.نمونههایی از بازیهای ساختاری:انواع بازیهای فکری-کلاسهای آموزش زبانهای خارجی-کلاسهای شنا-کلاسهای ورزشی، ریتمیک یا موسیقی
یکنواختی و عدم تنوع در زندگی مشترک، یکی از پارامترهای مهم در ایجاد دلسردی و دوری روحی زن و مرد از همدیگر است. این مسئله میتواند آفت همه ادوار زندگی مشترک باشد؛ چه در دوران عقد و نامزدی و چه پس از رفتن به زیر یک سقف. از این رو اهمیت ایجاد هیجان در زندگی مشخص میشود؛ چراکه زن و شوهر با زندگی بر مبنای یک عمر در زیر یک سقف، باید تلاش داشته باشند که همواره برای هم جذاب و دلنشین باشند.
تنوع در فعالیتهای مختلف زندگی مثل انواع تفریحات؛ پارک، سینما، مسافرت و …و تنوع در ظاهر از دیگر اقدامات برای جذابیت و هیجانبخشی به زندگی است.
نیازی نیست کارهای خارقالعاده انجام داد.
تنوع رنگی در پوشش و تغییر در بلندی و کوتاهی مو و یا نحوه آرایش، از جمله مواردی هستند که میتوانند ظاهر ما را از یکنواختی خارج سازند.
تنوع و خلاقیت در روابط و رفتارها از دیگر روشهای ایجاد هیجان در زندگی مشترک است. صدا کردن یکدیگر با الفاظ متنوع و دلنشین، بیان جملات محبتآمیز و ارسال ایمیل و پیامک و یا حتی نامهنگاری، از نمونه کارهایی است که در همسران ایجاد هیجان مینماید.
اضطراب مفید را چگونه بشناسیم؟
تشخیص اینکه اضطراب ما در چه حدی است و اینکه آیا این اضطراب مفید است یا آثار منفی روی کار و زندگی ما دارد، گاهی مشکل است.
برای
تشخیص بین این دو حالت بهترین کار این است که دقت کنیم ببینیم به واسطه
اضطرابی که داریم کار و مسئولیتی را که در حال انجام آن هستیم خوب انجام
میدهیم یا نه؟
اگر خوب انجام میدهیم، اضطراب ما مفید است.
مثلا
برای درس خواندن مقداری اضطراب داریم و همان باعث میشود بهتر درس بخوانیم و
نمره بهتری بگیریم، اما اگر آن اضطراب برای ما آنقدر مشغله ذهنی ایجاد
میکند که مدام درگیری فکری داریم و حتی دچار تپش قلب میشویم، تمرکزمان را
از دست میدهیم و ... یعنی اضطرابمان بیش از اندازه شده و دیگر مفید نیست.
یا زمانی که این اضطراب باعث ایجاد ناراحتی زیاد و سلب آسایش دایمی ما شود هم مشخص می شود که از میزان طبیعی فراتر رفته است.
*
ریشه ی تمام قهرها مبتنی بر خطایی است که می تواند مطرح شود، جواب بگیرد و بلافاصله از بین برود،
ولی در دل طرف توهین شده نشست می کند بعدها بروز دردناک تری می یابد.
تاخیر در حل و فصل بلافاصله ی اختلاف ها، بلافاصله بعد از وقوع آنها، به عقده ی تلخی تبدیل می شود.
#تکنیک پومودورو: بهترین سیستم #مدیریت_زمان
در دنیای پردغدغه امروز، مسئلهای که مدام با آن دستبهگریبان هستیم، زمان است. قطعاً بدون داشتن برنامه زمانبندی دقیق و مشخص، رسیدگی به تمام کارهایمان، امکانپذیر نیست.
فرانچسکو سیریلیو، خالق تکنیک پومودورو، در مقالهی سال 2006 خود درباره ماهیت این تکنیک و روانشناسی آن توضیحاتی داد. بهکارگیری این سیستم مدیریت زمان بسیار ساده است و میتواند زندگی را متحول کند. تکنیک پومودورو را میتوان به 4 اصل زیر تقسیم کرد:
1️ حرکت در جهت زمان و نه برخلاف آن
خیلی از ما طوری زندگی میکنیم که گویی زمان دشمن ماست و برای انجام پروژهها و تحویل آن در موعد مقرر با زمان مسابقه میدهیم. تکنیک پومودورو به ما میگوید بهجای دستوپنجه نرم کردن با زمان، همگام با آن پیش برویم.
2️ مقابله با فرسودگی ناشی از کار
استراحت کوتاه و برنامه ریزی شده هنگام کار، احساس دویدن روی شعلهها را که ناشی از وارد کردن فشار زیاد به خود است، از بین میبرد. با بهکارگیری این سیستم مدیریت زمان، فشار زیاد و خستگی بیشازحد تقریباً محال است.
3️ مدیریت عوامل حواس پرتی
پیامها، تماسهای تلفنی، شبکههای اجتماعی و مسائلی از این قبیل باعث درگیر شدن ذهن میشوند. گاهی میتوان عوامل حواس پرتی را از بین برد. تکنیک پومودورو به شما کمک میکند این مشغولیتهای ذهنی را ثبت و برای بعد از ساعت کاری اولویتبندی کنید.
4️ ایجاد توازن بین کار و زندگی
خیلی از افراد با احساس گناه ناشی از تعویق کارها، آشنایی دارند. اگر روز پرباری نداشته باشیم، نمیتوانیم از وقت استراحتمان نهایت استفاده را ببریم.
اگر تکنیک پومودورو را به کار بگیرید، قادر خواهید بود جدول زمانی کارآمدی ایجاد کنید و با اولویتبندی درست، کارهای مهمتان را به انجام برسانید و از وقت آزاد خود نهایت استفاده را ببرید.
سیستم مدیریت زمان پومودورو چگونه اجرا میشود؟
▪️تنها یک فعالیت را انتخاب کنید.
▪️یک زمان سنج را برای 25 دقیقه تنظیم کنید.
▪️روی فعالیتتان تمرکز کنید تا وقتی که زمانسنج به صدا در بیاید و سپس هر جای کارتان که هستید یک علامت آنجا بگذارید.
▪️5 دقیقه به خودتان استراحت دهید (اولین پومودورو انجام شد).
▪️مرحله 1 تا 4 را سه بار دیگر تکرار کنید و بعد از آن به مدت 15 دقیقه استراحت کنید.
شاید پیش خود بگویید «تنها 25 دقیقه کار؟ این که خیلی آسان است!»
تکنیکی که توضیح داده شد، 25 دقیقه کار متمرکز روی یک فعالیت است. بدون اینکه همزمان کار دیگری انجام دهید، بدون هیچ ایمیل، تماس تلفنی یا گشت زدن در فضای مجازی. پس بدون هیچ حواسپرتی، تمام تمرکز خود را به مدت 25 دقیقه روی انجام فعالیت بگذارید.
با داشتن چند ابزار کارآمد شروع کنید:
▪️یک زمانسنج آشپزخانه یا اپلیکیشن زمانسنج.
▪️حالت پرواز یا Airplane mode (بهترین قابلیت برای گوشیهای همراه)
▪️جایی آرام برای کار و داشتن یک هدفون یا گوشگیر خوب
▪️کاغذ و خودکار برای علامتگذاری بعد از هر پومودورو
▪️5 دقیقه زمان در هر روز صبح برای انجام برنامهریزی روزانه
▪️30 دقیقه زمان در پایان هر هفته برای بازبینی هفتهی گذشته و برنامهریزی برای هفتهی آینده
مرگ عاطفی همسران چهار مرحله دارد :
مرحله 1: مخالفت
در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله به کرات اتفاق میافتد زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفتهای کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید، این مخالفتهای کوچک جمع شده و کمکم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل میشود.
مرحله 2: رنجش و عصبانیت
در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت میکنید و فرد مقابل هم عکسالعمل نشان میدهد و شما را مورد حمله قرار میدهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بیربطی دعوای بزرگی راه میافتد علت آن را باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. اگر رنجش و عصبانیت، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیری از آن، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم میگذارید.
مرحله 3: عدم پذیرش و طرد
بعد از یک دعوای مفصل، در را به هم میکوبید و از منزل خارج میشوید. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بیاعتنایی میکنید و یکدیگر را مورد بیتوجهی قرار میدهید. در واقع طرف مقابل را هم از دیده و هم از دل بیرون میکنید. بیشتر جداییها و طلاقها در این مرحله اتفاق میافتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاشهای عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان میباشد.
مرحله 4: سرکوب
سرکوبی نوعی احساس کرخی و بیحسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمیکنید اما در مقابل، بهای بزرگی میپردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. آنچه این مرحله را فاجعهآمیز میکند نوع رابطهای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر میرسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارتهای عاطفی خود را فراموش کردهاند و به یک جسد ماشینی و متحرک تبدیل شدهاند که زندگی محدود و بیطراوتی را دنبال میکند.